اولین ملاقات سورنا و چرخ خیاطی
مردم از خنده برای اون نگاه ها پر تجبت. سورنا جان مامان روی صندلی غذاش نشسته بود و تلویزیون هم داشت اختتامیه جشنواره فیلم فجر رو نشون می داد و مامان ساناز فرصت رو غنیمت شمرد و رفت چرخ خیاطی رو از کمد آورد تا مانتو و شلوارهای جدیدی رو که شرکت داده بود اندازه کنه. قیافه سورنا واقعا دیدنی بود چنان خم شد بود و با هر دور ققققررررررر کردن چرخ خیاطی چشمهاش متعجب تر می شد و خودش دولاتر که ببینه چه خبره که من دیگه از خنده غش کرده بودم. کنجکاو جانک من مامان قربونت بره که انقدر باهوشی. ...